چرا تمدنها با گذشت زمان شكنندهتر میشوند؟
گروهی از پژوهشگران به بررسی این موضوع پرداختند كه چرا جوامع پیشامدرن با گذشت زمان شكنندهتر شدند و درنهایت سقوط كردند.
چرا تمدنها با گذشت زمان شكنندهتر میشوند؟انرژی و محیط زیستعلمیسهشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۰مطالعه 6 دقیقهمریم صفدریتبلیغاتتبلیغاتتبلیغاتگروهی از پژوهشگران به بررسی این موضوع پرداختند كه چرا جوامع پیشامدرن با گذشت زمان شكنندهتر شدند و درنهایت سقوط كردند .
تبلیغاتظهور و سقوط قدرتهای بزرگ یكی از كلیشههای تاریخ است و این فرضیه كه تمدنها، دولتها یا جوامع رشد كرده و سپس افول میكنند ایده رایجی است. اما آیا چنین چیزی واقعا حقیقت دارد؟گروهی از پژوهشگران از زمینههای علمی مختلف بزرگترین مطالعه تا به امروز را انجام دادند تا دریابند آیا پیری جامعه را میتوان در سوابق تاریخی مشاهده كرد یا خیر .
نتایج آنها كه در مجلهی PNAS منتشر شده است، نشان میدهد دولتها پیر میشوند و احتمال انحطاط آنها با گذشت زمان بهتدریج بیشتر میشود. كپی لینكفناپذیری دولتهاتعریف تمدن یا جامعه دشوار است و مورد اول معمولا بار معنایی ناخوشایندی همراه خود دارد .
پژوهشگران درعوض تجزیهوتحلیل خود را به دولتهای پیشامدرن محدود كردند: تشكیلات متمركزی كه قوانینی را بر قلمرو و جمعیت خاصی اعمال میكنند (مثل دولت-ملتهای ایالات متحده و چین امروزی). آنها رویكردی آماری را در دو مجموعه داده پیاده كردند و مجموعه دادههای انحطاط دولتها را كه شامل ۳۲۴ دولت در طول ۳۰۰۰ سال بود (از سال ۲۰۰۰ قبل از میلاد تا سال ۱۸۰۰ پس از میلاد) ایجاد كردند .
دادهها از پایگاههای داده متعددی جمعآوری شد.با گذشت زمان، آسیبپذیریها موجب كاهش تابآوری جوامع پیشامدرن میشد.پژوهشگران در مطالعه خود تكنیكی به نام «آنالیز بقا» را بهكار بردند و طول عمر دولتها را تجزیهوتحلیل كردند .
اگر اثر پیری وجود نداشته باشد، میتوان توزیع مستقل از سنی را انتظار داشت كه در آن احتمال به پایان رسیدن عمر یك دولت در سال اول و در سال صدم یكسان است. مطالعهای قبلی روی ۴۲ امپراطوری نیز دقیقا همین موضوع را نشان داده بود .
اگرچه در مجموعه داده بزرگتر مطالعه جدید، پژوهشگران الگوی متفاوتی را شاهد بودند. در هر دو پایگاه داده، خطر به پایان رسیدن دولتها در طول دو قرن اول افزایش مییافت و پس از آن در سطح بالایی ثابت میماند. یافتهها منعكسكننده تجزیهوتحلیل اخیر دیگری از بیش از ۱۶۸ رویداد بحران تاریخی است .
میانگین مدت زمان بقای سیاستها در پایگاه داده بحران آنها تقریبا ۲۰۱ سال بود.احتمال فروپاشی جوامع با گذشت زمان بیشتر میشودحتی وقتی سلسلهها از تجزیهوتحلیل كنار گذاشته شد، روند پیری مشاهده میشد. سلسلهها برپایه روابط خونی ساخته میشوند، معمولا عمر كوتاهی دارند و اغلب به دلیل اختلاف بر سر جانشینی یا سقوط تبار خانوادگی از بین میروند .
یافتههای جدید با مطالعات پیشین درمورد كند شدن بحرانی پشتیبانی میشود. قبل از اینكه سیستم پیچیدهای دستخوش تغییری در مقیاس بزرگ در ساختار شود، اغلب با سرعت كمتری میتواند از بحرانها بهبود پیدا كند. اكنون شواهدی از چنین كندشدن بحرانیای برای دو گروه تاریخی مختلف داریم: اولین كشاورزان اروپای نوسنگی و جوامع پوئبلو جنوب غربی ایالات متحده .
حدود ۴ هزار تا ۸ هزار سال پیش، كشاورزان دوران نوسنگی در سراسر تركیه امروزی تا اروپا گسترش پیدا كردند. آنها سپس بحرانهای دورهای را پشت سر گذاشتند كه در آن در پی درگیریها و جنگها كاهش جمعیت و مكانهای كشاورزی و دور شدن از كشاورزی غلات رخ داد .
جوامع پوئبلو كشاورزان ذرت بودند كه بزرگترین ساختمانهای غیرخاكی را در ایالات متحده و كانادا پیش از آسمانخراشهای فلزی شیكاگو در دهه ۱۸۰۰ ساختند. این جوامع چندین چرخه رشد و ركورد را پشت سر گذاشتند و با تجربه حوادث بحرانی در حدود سالهای ۷۰۰، ۸۹۰ و ۱۲۸۵ پس از میلاد به پایان رسیدند .
طی هركدام از این رویدادها، جمعیت، ذرت و شهرسازی كاهش یافت درحالی كه خشونت افزایش پیدا كرد. این چرخهها بهطور متوسط دو قرن طول میكشید و با الگوی وسیعتری كه پژوهشگران پیدا كردند، مطابقت داشت. هم برای اولین كشاورزان اروپا و جوامع پوئبلو، جمعیت درست پیش از فروپاشی، آهستهتر از بحرانهایی مانند خشكسالی بهبود مییافتند .
با گذشت زمان سرعت بهبود جوامع پوئبلو از بحرانهای اجتماعی مانند خشكسالی كندتر میشد.مطالعه جدید محدودیتهایی دارد كه باید درنظر گرفت. اول اینكه دولتها به شكلهای مختلفی به پایان میرسند. آنها میتوانند بهسادگی تغییری در طبقه برتر حاكم باشند یا ممكن است فروپاشی اجتماعی رخ دهد كه شامل نابودی دولت، نوشتار، ساختارهای تاریخی و كاهش جمعیت باشد .
حتی در میان جوامعی كه دچار فروپاشی كامل میشدند، بسیاری از جوامع باقی میماندند و رونق میگرفتند. این پایان لزوما چیز بدی نیست. بسیاری از دولتهای پیشامدرن ظالم و غارتگر بودند. برای مثال، امپراطوری روم غربی در اواخر عمر خود سهچهارم مسیر به سمت حداكثر سطح نابرابری ثروت را كه از نظر تئوری ممكن است، پیموده بود .
نكتهی دیگری كه باید درباره تجزیهوتحلیل جدید درنظر داشت، این است كه اعداد مطالعه جدید براساس تاریخهای آغاز و پایان مورد قبول در گزارشهای تاریخی و باستانشناسی است. درمورد این تاریخها معمولا اختلافنظر وجود دارد .
بهعنوان مثال، آیا امپراطوری روم شرقی در سال ۱۴۵۳ با سقوط پایتخت آن یعنی قسطنطنیه یا غارت قسطنطنیه و تقسیم قلمروهای آن توسط مبارزان صلیبی در سال ۱۲۰۴ یا از دست دادن گسترده قلمرو در طول قرن هفتم به پایان رسید؟گرچه مطالعه جدید محدودیتهایی دارد، بزرگترین مطالعهای است كه تا به امروز درباره این موضوع انجام شده است و یافتهها در دو مجموعه داده بزرگ با هم یكسان بودند .
نابرابری، تخریب محیط زیست و رقابت نخبگان در فروپاشی دولتهای گذشته نقش داشته استگام بعدی این است كه بررسی شود چه عواملی موجب افزایش طول عمر جامعه میشود و چه عواملی بهتدریج بر آسیبپذیری جوامع میافزایند .
دولتها ممكن است به دلایل مختلفی با گذشت زمان تابآوری خود را از دست بدهند.افزایش نابرابری، نهادهای بهرهكش و درگیری بین صاحب منصبان میتوانند در طول زمان اصطكاك اجتماعی را افزایش دهند. تخریب محیط زیست نیز میتواند اكوسیستمهایی را كه سیاستها بدانها وابسته هستند، تضعیف كند .
شاید خطر بیماری و درگیری با افزایش تراكم شهرها افزایش پیدا كند یا از دست دادن تابآوری ممكن است به دلیل تركیبی از علل مختلف باشد.كپی لینكآیا دنیای مدرن ما پیر میشود؟آیا الگویهای پیری در دولتهای پیشامدرن میتواند در دنیای امروز نیز اهمیتی داشته باشد؟ پژوهشگران فكر میكنند اینطور است، اما اینكه آیا سیستم جهانی امروزه همان الگوهایی را دنبال میكند كه در مطالعه شناسایی شد، مشخص نیست .
بااینحال، در جهان امروز نابرابری، تخریب محیط زیست و رقابت نخبگان وجود دارد و همه این عوامل بهعنوان پیشگام فروپاشی دولتهای گذشته در تاریخ بشر مطرح شدهاند.پیش از فروپاشی دولتها، نابرابری در جامعه افزایش مییابد .
در سطح جهان، یك درصد از ثروتمندترین افراد تقریبا نیمی از ثروت جهان را در اختیار دارند، درحالیكه نیمه پایینی جمعیت حدود ۰٫۷۵ درصد ثروت را در اختیار دارند. تغییرات اقلیمی جهان امروز بیسابقه است و شدت آن بیشتر از رویدادهایی است كه در گذشته موجب انقراضهای جمعی شد .
۶ مورد از ۹ سیستم كلیدی زمین كه جهان به آنها متكی است، به مناطق پرخطر تبدیل شدهاند. ازسوی دیگر، درگیری بین نخبگان اقتصادی به دو قطبی شدن و ایجاد بیاعتمادی در بسیاری از كشورها دامن زده است.بیشتر بخوانیدپیغام برای آیندگان؛ متونی كه از فروپاشی تمدنها بهجا ماندند22 شهریور 01مطالعه '15تمدن انسان مدرن در مسیر فروپاشی قرار دارد؟9 اسفند 97مطالعه '10تغییرات اقلیمی؛ عامل فروپاشی تمدن انسانی تا سال ۲۰۵۰15 خرداد 98مطالعه '3برخلاف دولتهای گذشته، دنیای امروز تاحد زیادی به هم پیوسته و جهانی شده است؛ درحالیكه شكنندهشدن و به پایان رسیدن یك دولت معمولا برای جهان گستردهتر بیاهمیت است، بیثباتی ابرقدرتهایی نظیر ایالات متحده میتواند باعت اثر دومینویی در آنسوی مرزهای این كشور شود .
هم دنیاگیری كووید ۱۹ و هم بحران مالی جهانی سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۸ نشان دادهاند كه چگونه ارتباطات نزدیك میتواند موجب تقویت شوكها در زمان بحران شود. نمونههایی از این اتفاق را در بسیاری از سیستمهای پیچیده دیگر میتوان مشاهده كرد .
اكوسیستمهای صخرههای مرجانی به هم پیوستهی متراكم در خنثی كردن شوكهای كوچك عملكرد خوبی دارند، اما ضربات بزرگ را معمولا تقویت میكنند.اكثر دولتهای امروزی بهطور قابلتوجهی با امپراطوریهای گذشته متفاوت هستند .
تولید صنعتی، تواناییهای تكنولوژیكی عظیم و همچنین بوروكراسیهای حرفهای و نیروهای پلیس همگی احتمالا دولتهای با ثباتتر و مقاومتری ایجاد خواهند كرد. بااینحال، فناوری ما همچنین تهدیدها و منابع آسیبپذیری جدیدی مانند سلاحهای هستهای و گسترش سریعتر عوامل بیماریزا را به ارمغان آورده است .
ما همچنین باید مراقب استقرار دولتهای سركش باشیم. تابآوری و ماندگاری لزوما همه جا مثبت نیست. با این وجود، امیدواریم درك تاریخ گذشته بتواند به جلوگیری از اشتباهات پیشین ازجمله منابع احتمالی پیری جامعه كمك كند .
منبع : https://www.zoomit.ir/energy-environment/420330-why-societies-grow-vulnerable-to-collapse/