برونگرا یا درونگرا؛ اغلب افراد در واقعیت میانگرا هستند
پژوهشهای مربوط به شخصیتهای میانهی طیف برونگرا-درونگرا محدود هستند. با اینحال شخصیت اغلب افراد در این محدوده قرار میگیرد.
برونگرا یا درونگرا؛ اغلب افراد در واقعیت میانگرا هستندپزشكی و سلامتعلمیسهشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۰مطالعه 6 دقیقهسارا ارجمندتبلیغاتتبلیغاتتبلیغاتپژوهشهای مربوط به شخصیتهای میانهی طیف برونگرا-درونگرا محدود هستند .
با اینحال شخصیت اغلب افراد در این محدوده قرار میگیرد.تبلیغاتلئونارد بایر، طراح گرافیكی است كه در شهری كوچك در آلمان زندگی میكند. او یكی از بینقصترین شخصیتهایی است كه میتوانید در یك میهمانی ببینید، زیرا همیشه موضوعی برای گفتگو پیدا میكند .
اگر بهتنهایی به جایی برود با مجموعهای از آدمهای كاملا جدید آشنا میشود. با اینحال او تنها زندگی كردن در یك آپارتمان دو خوابهی دنج را انتخاب كرده و از سكوت و آرامش خانهاش لذت میبرد. بایر پس از ملاقاتهای طولانی با دوستانش ترجیح میدهد مدتی را بدون مزاحمت تنها بماند .
بایر معیارهای لازم برای میانگرایی را دارد. خصلتی كه درست در وسط مقیاس برونگرایی و درونگرایی قرار میگیرد. درحالیكه یك شخص درونگرا بخش زیادی از انرژی خود را در تنهایی به دست میآورد، شخص برونگرا از تعامل با افراد دیگر انرژی میگیرد .
درونگراها ممكن است بهآسانی به دلیل حضور افراد دیگر دچار استرس شوند، درحالیكه برونگراها از معاشرت با دیگران پیشرفت میكنند؛ اما برای بایر این متغیرها به شرایط بستگی دارند. او گاهی در جمع احساس راحتی و آرامش میكند .
گاهی اوقات هم افراد فقط باعث استرس او میشوند.البته بایر تنها نمونهی میانگرایی نیست. اغلب افراد به شكل انحصاری درونگرا یا برونگرا نیستند. به گفتهی جنز آسندورف، پژوهشگر شخصیتی از دانشگاه هامبولت برلین:۹۰ درصد از افراد درست در وسط مقیاس قرار میگیرند .
افرادی كه تمایل به برونگرایی دارند گاهی میخواهند تنها بمانند و ازآنجاكه هر شخصی نیاز به ارتباط اجتماعی دارد، درونگراها هم به دنبال ارتباط با دیگران هستند؛ اما كمتر.برخلاف تصور عامه، اغلب افراد كاملا درونگرا یا برونگرا نیستندبهبیاندیگر، اغلب مردم جامعه احتمالا در دستهی میانگرا قرار میگیرند؛ اما به سختی میتوان این دستهها را تفكیك كرد .
به گفتهی اسكات بری كافمن، روانشناس:هیچ مرز جادویی وجود ندارد كه به وضوح میانگرایی را از درونگرایی و برونگرایی تفكیك كند. اگر افراد را بر اساس ویژگیهایشان روی یك زنجیرهی پیوسته قرار دهید، اغلب آنها در وسط این زنجیره و تعداد اندكی در انتهای دو سر طیف قرار میگیرند .
این بعد از شخصیت انسان به صورت عادی توزیع شده است. درجهبندیها تنها محدود به درونگرا، میانگرا یا برونگرا نیستند. به گفتهی كافمن میتوان برای هر دسته، زیردستههایی مثل برونگرای خفیف یا درونگرای خفیف را به وجود آورد .
كپی لینكمیانگرایی: بهترین از همه چیز؟میانگرایی، دنیاهای برونگرایی و درونگرایی را به یكدیگر پیوند میزند. وقتی دوستان بایر به صورت ناگهانی یك بعداز ظهر جمعه به دیدنش میآیند و میخواهند او را به میهمانی ببرند، او كتش را برمیدارد و با آنها همراه میشود؛ اما تنها در صورتی كه خودش هیچ برنامهای نداشته باشد، این دیدار ناگهانی برایش آزاردهنده نیست .
در مقابل او یك بعد از ظهر آرام و تماشای یك سریال تلویزیونی یا طراحی را لذت بخش میداند. به گفتهی كافمن، افراد میانگرا ذهنیت انعطافپذیرتری دارند كه این مسئله میتواند در زندگی روزمرهی آنها بسیار مفید واقع شود .
بهطوركلی نمیتوان گفته كدام یك از سه دسته یعنی برونگرایی، میانگرایی و درونگرایی بهتر یا بدتر است. در بحث خصلتهای شخصیتی هیچ سلسلهمراتبی برای میزان خوب بودن وجود ندارد. بلكه هر كدام بر اساس موقعیت دارای مزایا و معایبی هستند .
برای مثال، گرچه برخی پژوهشها نشان میدهند افراد برونگرا شادتر از درونگراها هستند، برخی پژوهشگرها ثابت كردهاند كه این پژوهشها دارای سوگیری بزرگ اجتماعی هستند كه رفتارهای بیرونی رایج برونگراها را ارزش میدانند .
افراد میانگرا گاهی به ارتباط با جمع و گاهی اوقات به تنهایی نیاز دارندبنابراین مزایای میانگرایی كداماند؟ تنها چند پژوهش محدود دربارهی این بعد شخصیتی وجود دارند. یكی از آنها در سال ۲۰۱۳ توسط آدام گرانت، روانشناس و مؤلف دانشگاه پنسیلوانیا منتشر شد .
در پژوهش گرانت، كارمندان میانگرا در یك مركز تماس، دارای میانگین درآمدی بیشتری نسبت به همكاران درونگرا یا برونگرای خود بودند. گرانت همچنین شاهد بود كه این افراد بیشتر از درونگراها و برونگراها برای سازگاری با همكاران خود تلاش میكنند .
این افراد برای متقاعد كردن دیگران از شوق و جسارت كافی برخوردار بودند، اما رفتار هیجانی یا اعتماد به نفس بیش از حد نداشتند؛ بلكه به مشتریان گوش میدادند و علایق آنها را درنظر میگرفتند.بر اساس پژوهشی در سال ۲۰۱۶، دانشجویان درونگرا و میانگرای رشتهی زیستشناسی، عملكرد آكادمیك بهتری نسبت به برونگراها دارند .
به نوشتهی پژوهشگرها میانگراها ویژگیهایی از دو طرف طیف را جذب میكردند، بهطوریكه شیوهی مطالعهی آنها مانند یك درونگرا اما روابط اجتماعیشان با همكلاسها مانند یك برونگرا بود.افراد میانگرا عملكرد شغلی و تحصیلی بهتری نسبت به برونگراها دارنددر سال ۲۰۲۳ پژوهشی روی ۶۸ دانشجوی زبان انگلیسی ویتنام انجام شد .
۲۲ نظر از شركتكنندگان كه خود را میانگرا توصیف كرده بودند، دارای تعادل بین برونگرایی و درونگرایی بودند. این دسته افراد از روشهای پژوهشی متغیر متناسب با شرایط خاص استفاده میكردند. از این روشها میتوان به مهارت تندخوانی برای دریافت اطلاعات جدید، پرس و جو از دیگران برای بهبود درك خود و استفاده از كمكهای حافظهای مثل یادداشتهای كد رنگی بود .
بیشتر بخوانیدمزایای منحصربهفرد رهبران درونگرا2 اردیبهشت 97مطالعه '3تركیب درونگرایی و برونگرایی خارج از زمینههای آكادمیك هم میتواند به بهترین شیوهی تصمیمگیری در زمینههای كسبوكار بینجامد. تصور میشود كه افراد برونگرا رهبرانی طبیعی هستند كه میتوانند الهامبخش دنبالكنندگانشان باشند؛ اما عیب اصلیشان این است كه اغلب دوست دارند صحبت كنند تا اینكه صحبت دیگران را بشنوند .
مدیران درونگرا بیشتر از بقیه با كارمندان خود همراه میشوند و فضایی برای موفقیتهای خود را به آنها میدهند. یك رهبر میانگرا میتواند هر دو مهارت را داشته باشد.كپی لینكخصلت مشترك اما نادیده گرفتهشدهبا وجود ستایش میانگرایی، پژوهشهایی كمی در این زمینه وجود دارد و توجه كمی دریافت كرده است .
برای اولین بار، ادموند اسمیت كانكلین در سال ۱۹۲۳ به این ویژگی اشاره كرد. او در تلاش بود تعریفی برای درونگرایی و برونگرایی پیدا كند اما این اصطلاح بعدا فراموش شد و چند دهه بعد در مدلهای شخصیتی هانس یورگن آیزنك، روانشناس بریتانیایی ظاهر شد .
بر اساس توضیحات یان دیویدسون، روانشناس دانشگاه كنكورد آلبرتا در پژوهش سال ۲۰۱۷، بیمیلی به پژوهش در زمینهی میانگرایی میتواند به این دلیل باشد كه میانگرایی بر اساس تعریف، ارتباطی با چهرههای بهیادماندنی و برجسته ندارد و بیشتر برای افراد به اصطلاح «معمولی» به كار میرود كه بین دو سر طیف قرار میگیرند .
نباید درونگرایی را با اضطراب اجتماعی اشتباه گرفت.در مقابل، اغلب پژوهشها متمركز بر برونگرایی یا درونگرایی چشمگیر بودهاند. با وجود تلاشهای متعدد برای بررسی این ابعاد شخصیت، تحلیلهای اندكی دربارهی میانگرایی وجود دارند كه طیف زیادی از جمعیت را تشكیل میدهد .
كافمن شكست در این زمینه را سرزنش میكند و میگوید: «بررسی طیف كامل خصلتها تمرین خوبی است؛ اما اغلب افراد معمولا به دنبال پاسخهای سادهای برای پرسشهایی مثل احساسات، تفكرات و كارهای خود میروند.» به عبارت دیگر، تمركز بر شخصیتهای دو سر طیف، پروژههای پژوهشی خاص را آسانتر میكند .
اما نادیده گرفتن طیف میانی میتواند صدمهی زیادی به افراد وارد كند. مردم بهطور پیوسته دربارهی معنای درونگرایی و برونگرایی دچار سوءتفاهم میشوند. این مسئله را میتوان با نگاهی دقیقتر به این مفاهیم به وضوح مشاهده كرد .
برای مثال درونگرایی را درنظر بگیرد كه با خجالتزدگی، عدم علاقه به افراد دیگر و حتی اضطراب اجتماعی اشتباه گرفته میشود. در حالی كه هیچ ارتباطی به ترس از اجتماع ندارد. به نوشتهی آسندورف در كتابش با عنوان روانشناسی شخصیت، درونگراها معمولا ترجیح میدهند زمان بیشتری را در تنهایی صرف كنند .
بیشتر بخوانید:با ۱۴ تست شخصیتشناسی برتر آشنا شوید7 خرداد 02مطالعه '15راهكارهایی مخصوص افراد درونگرا برای آمادگی مصاحبه شغلی15 فروردین 98مطالعه '5خطر دیگر این است كه افراد خود و دیگران را صرفا به انتهای طیف درونگرا- برونگرا تقلیل میدهند .
در نتیجه متقاعد میشوند كه یا درونگرا هستند یا برونگرا و این مفاهیم را ذاتی، ثابت و غیرمنعطف میدانند. در این نگرش افراد معمولا پیچیدگیهای ذات انسان را فراموش میكنند كه مملو از خصلتهای شخصیتی متناقض است .
در واقع شخصیت افراد روی سنگ حك نشده است. بر اساس مطالعهی مروری ۱۵۲ پژوهش جغرافیایی در سال ۲۰۰۰، موقعیت ما در مقیاس برونگرایی- درونگرایی میتواند به مرور زمان تغییر كند. خصلتهای شخصیتی همراه با سن پایدارتر میشوند اما میتوانند پس از ۵۰ سالگی به بالاترین سطح سازگاری برسند .
صرفنظر از اینكه شخصی درونگرا، برونگرا یا میانگرا است، بهترین احتمال تأكید بر ویژگیهای مثبت شخصیت او است. اگر میخواهید خوشحال باشید باید در درجهی اول خود را بپذیرید.برای مثال بایر خوشحال است كه به یكی از دو سر طیف درونگرایی- برونگرایی تعلق ندارد .
او هنگام كار گاهی مشكلی با بیان ذهنیات خود ندارد. او همراه با شش خواهر و برادر بزرگ شده و تا سن ۱۱ سالگی اتاقی برای خود نداشت، بنابراین به حضور افراد متعدد در اطراف خود عادت كرده بود. بایر هنوز به یاد میآورد كه چگونه در كودكی به دنبال زمانی میگشت تا به خود اختصاص دهد .
وقتی همه چیز برای او در خانه شلوغ میشد، با حیوان خانگیشان به پیادهروی میرفت. او هنوز هم وقتی میخواهد زمانی با خود تنها باشد به بیرون از خانه میرود. این وقفههای كوتاه برای بایر اهمیت زیادی دارند، زیرا تعداد زیادی برنامه و جلسه میتوانند او را گیج كنند .
منبع : https://www.zoomit.ir/health-medical/420665-introvert-extrovert-most-people-ambiverts/