چگونه میتوانیم احساسات واقعی حیوانات را درك كنیم؟
حیوانات نیز به رفاه نیاز دارند. علم رفاه حیوانات تلاش میكند تا با درك احساسات طیف وسیعی از گونهها، در نهایت به بهبود شرایط زندگی آنها كمك كند.
چگونه میتوانیم احساسات واقعی حیوانات را درك كنیم؟علوم پایه و مهندسیعلمیپنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۰مطالعه 14 دقیقهغزل امیریتبلیغاتتبلیغاتتبلیغاتحیوانات نیز به رفاه نیاز دارند. علم رفاه حیوانات تلاش میكند تا با درك احساسات طیف وسیعی از گونهها، در نهایت به بهبود شرایط زندگی آنها كمك كند .
تبلیغاتلاكپشت صحرایی چگونه خوشحال میشود؟ البته قبل از پاسخ دادن، باید موضوعی را دقیقتر بررسی كنیم: لاكپشت مورد نظر ما، لاكپشت صحرایی سونورا است. این لاكپشت تنومند، یكی از معدود گونههای لاكپشتهای بومی بایرترین بیابان در آمریكای شمالی است .
این خزنده، عمر طولانیاش را در تپههای بیابان سونورا میگذراند و حتی در شدیدترین گرما و سرما نیز در محدودهی خودش، از آریزونا تا مكزیك، میچرخد و به جستجوی گلهای وحشی و كاكتوس میپردازد. لاكپشتهای صحرایی سونورا به گونهای تكامل یافتهاند كه در محیطی كاملاً متفاوت از محیط زندگی انسان، رشد و زندگی كنند .
سال گذشته، صدها دانشجو در دانشگاه ویسكانسین ریورفالز، در سكوت به تماشای تجربهی زندگی یك لاكپشت صحرایی سونورا نشستند. دانشجویان از ۲۳ دانشگاه در ایالات متحده، كانادا و دانشگاهی در هلند، به دانشگاه ویسكانسین ریورفالز سفر كردند تا در تجربهای غیرعادی، میزان همدلی خود با طیف وسیعی از موجودات را بسنجند .
مسابقه، تحت عنوان مسابقهی ارزیابی رفاه حیوانات اجرا شد.دانشگاهیان و كارشناسان سازماندهی مسابقه، سه سناریوی تخیلی مختلف را ارائه كردند كه هركدام شامل یك انتخاب دوگانه بود: كدام حیوانات آسودگی بیشتری دارند؟ یكی از سناریوها شامل گروههایی از مرغهای تخمگذار در دو مركز مختلف بود، یك مزرعهی خانوادگی در مقابل گروهی در مزرعهی شركتی .
سناریوی دیگری شامل گاومیش كوهاندار پرورشیافته برای گوشت بود، برخی در عملیاتی كوچكتر و مدیریتشده و برخی دیگر، به طور گستردهتر و با تماس انسانی كمتر پرورش یافتند.سپس نوبت به لاكپشتها رسید. مجموعهای از اسلایدها به نمایش درآمد كه دو محیط متفاوت را نشان میدادند: یكی، موزهای صحرایی كه هفت نمونه سونورا را با هم در محوطهای بزرگ و بهطور طبیعی بیثمر به نمایش میگذاشت .
دیگری، باغوحشی در حومهی شهر كه شامل گروهی از چهار لاكپشت بود كه بر اساس جنس از هم جدا شده بودند و در آغلهای كوچك داخلی و خارجی، مجهز به انواع اسباببازیهای مهیج، نگهداری میشدند.مجموعهای از جزئیات مراقبت از لاكپشتها در هر مركز، در اسلایدها به نمایش درآمد .
فقط شركتكنندگانی كه كاملاً برای مسابقه آماده شده بودند (با تحقیق در مورد نیازهای غذایی، زیستمحیطی، اجتماعی و پزشكی گونهی موردنظر) میتوانستند تعیین كنند كه كدام یك از گروهها وضعیت رفاهی بهتری دارند .
«رفاه حیوانات» به معنی طرفداری از حقوق حیوانات نیستگاهی اوقات «رفاه حیوانات» به عنوان مترادفی برای «حقوق حیوانات» سوءتعبیر میشود. اما در عمل، این دو دیدگاه عمومی میتوانند دارای هدفهای مخالف و موضعهای متفاوتی باشند .
از منظر حقوق حیوانات، تقریباً تمام استفادهی انسان از حیوانات از نظر اخلاقی مشكلدار است. اما متفكران رفاه حیوانات این امر را مسلم میدانند كه همهی حیوانات، چه خوب و چه بد، به مراقبت انسان نیاز دارند و در عوض، به بهترین نحو ممكن بر رفتار درست با آنها تمركز میكنند .
در نیم قرن گذشته، گروهی میانرشتهای از دانشگاهیان كه در حوزهی دامپزشكی و سایر رشتههای متمركز بر حیوانات كار میكنند، تلاش كردهاند تا هرآنچه را كه ما در مورد مراقبت از حیوانات میدانیم، در مجموعهای از تحقیقات به نام «علم رفاه حیوانات» ساماندهی كنند .
مطالعه در زمینهی رفاه حیوانات، معماهایی را در مورد رفتار حیوانات، ایجاد تغییر در رفتار با دامها و حتی پیشرفتهایی در نحوهی مراقبت از حیوانات خانگی را به وجود آورده است: به عنوان مثال، مطالعهای با بررسی گربههای خانگی نشان داده است كه «ظرف غذای پازل فیدر» كه مصرف غذا را كاهش و تلاش ذهنی و جسمی برای دستیابی به غذا را افزایش میدهد، میتواند سلامت گربهها را بهبود بخشد و حتی آنها را دوستانهتر كنند .
همچنین، رشتهی رفاه حیوانات به اطلاعرسانی در زمینهی سیاستگذاریها نیز میپردازد، از جمله وضع الزاماتی برای دانشمندانی كه برای تحقیقات مبتنی بر حیوانات بودجهی مالی دریافت میكنند، مقررات مربوط به حملونقل و كشتار دام، استانداردهای اعتبارگذاری برای باغوحشها و آكواریومها و همچنین، دستورالعملهایی برای دامپزشكانی كه اتانازی (مرگ آسان و اختیاری) انجام میدهند .
سیاستها و الگوهای مصرفی ما، تعیینكنندهی روش زندگی و مرگ گونههای دیگر استبرگزاركنندگان مسابقه امیدوارند كه به دانشجویان كمك كنند، زیرا این دانشجویان ممكن است روزی مشاغلی مرتبط با حیوانات داشته باشند؛ نه فقط به عنوان دامپزشك، بلكه در تجارت كشاورزی، حفاظت از محیطزیست، مشاغل دولتی و موارد دیگر، تا بتوانند از دادهها و تحقیقات برای بهبود هر جنبهای از رفاه حیوانات استفاده كنند .
سیاستها و الگوهای مصرفی ما، تعیین میكند كه صدها میلیون موجود از گونههای بیشمار چگونه زندگی میكنند و چگونه میمیرند. مسابقهی ارزیابی رفاه حیوانات تلاش میكند تا دانشجویان را با مسئولیت عظیم جمعی و پیچیدگی پیبردن به نیازهای هر یك از این حیوانات آشنا كند، بهویژه زمانی كه این موجودات (مانند خزندگانی كه در یك پوسته زندگی میكنند) تفاوت بسیاری با ما دارند .
كپی لینكداستان غمانگیز لاكپشتها و احساسات حیواناتتلاش برای بهبود زندگی حیوانات، بیش از ۱۵۰ سال پیش در آمریكا آغاز شد. در یكی از مهمترین رویدادهای تاریخ اولیهی فعالیت در زمینهی حیوانات در آمریكا، بیش از صدها لاكپشت حضور داشتند .
سال ۱۸۶۶، دوران اوج محبوبیت سوپ لاكپشت بود، غذایی كه در آن زمان بسیار معروف شده بود و رستورانهای نیویوركی حتی در روزنامهها نیز به تبلیغ این غذا میپرداختند.لاكپشتهای دریایی بدشانس، در فلوریدا توسط شكارچیان اسیر میشدند و به صورت وارونه، با قایق به سمت نیویورك میرفتند .
برای بیحركتكردن لاكپشتها، بالههای آنها را سوراخ میكردند و طنابی را از راه سوراخها رد میكردند. لاكپشتها در چنین شرایطی بسیار آرام و منفعل بودند و به همین دلیل، خدمهی كشتی گمان میكردند كه این موجودات در رنج و عذاب نیستند .
اما دلایل بسیاری وجود دارد كه نشان میدهد لاكپشتها درد بسیاری را متحمل میشدند.تكامل، لاكپشتهای دریایی را برای شنا در دریا مجهز كرده است. ظرفیت ریهای آنها بزرگ است و با پركردن فضای زیر پوسته، به آنها امكان میدهد تا برای مدتهای طولانی غواصی كنند .
وقتی لاكپشتها وارونه میشدند، وزن اندامهای آنها به ریهها فشار وارد میكرد و به همین دلیل، تنفس آنها آرام و عمیق میشد.فعالیت در زمینهی رفاه حیوانات، در آمریكا و از لاكپشتها آغاز شدانجمن آمریكایی جلوگیری از ظلم به حیوانات، در همان دوره كارش را شروع كرد .
هنری برگ، رئیس و بنیانگذار انجمن، هفتههای اولیه را بر روی گونههای اهلی تمركز كرد؛ اسبها و رفتار خشن با آنها در خیابانهای قرن نوزدهمی، الهامبخش اصلی فعالیت او بود. اما زمانی كه از فروش لاكپشتهای دریایی رنجور در بازار آگاه شد، تصمیم گرفت تا فعالیت خود را به گونهای از حیاتوحش گسترش بدهد كه در آن زمان، برای مردم كمتر از سوسك حمام و كلمپیچ اهمیت داشت .
هنری برگ ادعا كرد كه تحمیل درد و رنج طولانیمدت به لاكپشتهای دریایی كه به سمت سوپ شدن میروند، غیرقانونی و غیراخلاقی است. لاكپشتها نیز مانند سایر «خادمان بیصدای بشر» كه برای انسانها نیروی كار، نقلیه و غذا فراهم میكنند، حق دارند كه رفتاری شفقتآمیز دریافت كنند .
اما وقتی كه هنری برگ كاپیتان كشتی را به دادگاه كشاند، دفاعیه (با موفقیت!) استدلال كرد كه لاكپشتها حتی «حیوان» نیز به حساب نمیآیند، بلكه نوعی ماهی هستند. در نتیجه، بر اساس قانون جدید ستم به حیوانات كه هنری برگ در اوایل همان سال موفق به تصویب آن شده بود، واجد شرایط نیز نبودند .
حدود ۱۵۰ سال پیش، دادگاهی در آمریكا ادعا كرد كه لاكپشتها اصلا حیوان به حساب نمیآیند، بلكه ماهی هستند.عكاس: زاخاری اسكات / نیویوركتایمزبا این حال، پرونده رسانهای شد و به نیویوركیها نشان داد كه كمپین برگ به نمایندگی از همهی حیوانات، قرار است آنها را وادار كند تا به خاطر رنجی كه بر حیوانات تحمیل میشود، پاسخگو باشند .
برگ پس از ناامیدی در حرفهاش به عنوان نمایشنامهنویس، به عملگرایی روی آورد. در بررسی مسائل مربوط به رفاه حیوانات، گذشته از اینكه به نتایج علمی تكیه میكنیم یا خیر، قدرت تخیل نقش بسزایی دارد.اما تخیل ما را تا كجا میبرد؟ فیلسوف تامس نیگل در مقالهای با عنوان «خفاش بودن چگونه است؟» به بررسی این موضوع پرداخت .
البته، او این سؤال را فقط برای نمایش امكانناپذیری پاسخگویی با هدف ارضای حس خوشنودی دیگران مطرح كرد. او نوشت: «تا آنجایی كه من میتوانم تصور كنم، فقط میفهمم كه رفتار خودم به عنوان خفاش چگونه است.»بیشتر بخوانیدلاكپشتهای دریایی نر درحال انقراض هستند5 آذر 02مطالعه '3تقریباً تمامی لاكپشتهای دریایی متولدشده در فلوریدا در اثر گرمایش جهانی ماده هستند16 مرداد 01مطالعه '2ما در مورد لاكپشتها و نحوهی جهانبینی آنها، حتی ممكن است كمتر از خفاشها بدانیم .
به عنوان مثال، از میان گونههایی كه مطالعه شدهاند، دانشمندان در بینایی آنها شواهدی از دید رنگی با طیف گسترده یافتهاند كه گاهی طول موجهای فرابنفش مشاهدهناپذیر برای چشم انسان را شامل میشود. لاكپشتها میتوانند به خوبی ببینند، حتی جایی كه پوشش گیاهی خوراكی یا شكارچیان ممكن است منتظر آنها باشند، مغز آنها سیگنالهای بصری را به آرامی پردازش میكند .
در كنار بینایی، بویایی احتمالاً حسی است كه لاكپشتها بیشتر به آن متكی هستند. بینی آنها میتواند بوهای منتشرشده در نسیم بیابان یا در جریان سرد اقیانوس را تشخیص بدهد. اما گوشهای آنها، زیر پوست خزندهی پوستهدار دفن شدهاند .
آنها در فركانسهای پایین به خوبی میشنوند، حتی اگر نتهای بلند پرندگان، پشهها یا باد را ثبت نكنند. به نظر میرسد برخی لاكپشتها دارای قدرت مغناطیسی هستند، به این معنی كه جایی در آناتومی آنها، مواد شیمیایی یا ساختارهایی وجود دارد كه به آنها امكان میدهد میدان ژئومغناطیسی زمین را حس كرده و با آن حركت كنند .
حس لامسهی لاكپشت، اسرار كمتری دارد. گیرندههای پوستی او، دما و درد را تشخیص میدهند و پیامهایی را به سیستم عصبی میفرستند؛ درست همانطور كه در انسان و انواع دیگر گونهها نیز حس میشود. تشخیص درد، به ویژه، یك حس اولیه در نظر گرفته میشود كه برای بقای حیوانات در درخت تكاملی ضروری است .
اما تفاوتهایی وجود دارد كه گونهها را از هم جدا میكند: سیستم عصبی با سیگنالهای گیرندهی درد چه میكند؟ آیا لاكپشت صحرایی فقط به صورت بازتابگونه پای خود را از دم عقرب بیرون میكشد یا آگاهانه درد نیش را حس میكند؟ وقتی لاكپشت با تیغههای تیز پروانهی قایق برخورد میكند، چه رنجی را متحمل میشود؟همانطور كه نیگل استدلال كرد، هیچ راهی برای محدودسازی معنادار درك حس «چگونگی بودن» در دنیای دیگر موجودات وجود ندارد .
استراتژی علم رفاه حیوانات این است كه با صبر و حوصله، از هرآنچه میتوانیم در مورد این نوع دیگر از ذهنها مشاهده كنیم، استفاده كنیم. این كه آنها چگونه میخورند و چگونه كارهایشان را انجام میدهند، چگونه با محیط تعامل میكنند، چگونه به اشكال خاصی از درمان واكنش نشان میدهند .
نشانههایی برای نمایش هر چیزی كه تخیل نمیتواند به متخصصان نشان دهد، وجود دارد.كپی لینكپنج قانون برای آزادی دیگر گونههابه مسابقهی دانشگاه ویسكانسین ریورفالز بازگردیم. دانشجویان در مسابقه به اتاق كنفرانس فراخوانده شدند تا با داوران روبهرو شوند .
كاترین لبلاند، دانشجوی سال دوم در كالج دامپزشكی آتلانتیك در دانشگاه جزیرهی پرنس ادوارد كانادا، سخنرانی خود را در مورد سناریوی گاومیش كوهاندار آغاز كرد.اطلاعات لبلاند بر اساس دستهبندی، تقسیم میشد: رفتار اجتماعی (گاومیش كوهاندار گونهای بسیار اجتماعی با تقسیمات مادرسالارانهی قوی است)، دستورالعملهای مربوط به حملونقل، طراحی تأسیسات، اتانازی و موارد دیگر .
لبلاند توضیح داد كه تسهیلات وحشیتر، محیط انسانیتری را برای زندگی حیوانات فراهم میكند. گاومیش كوهاندار میتواند زندگی طبیعیتری داشته باشد: او استدلال كرد زمینهای وسیعتر برای رفتار غوطهورانهی آنها مناسبتر است و به حیوانات امكان میدهد گروهبندی اجتماعی خود را انتخاب كنند .
لبلاند استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین به جای دامداران سوار بر اسب، برای نظارت بر حیوانات مزرعه و همچنین ذبحنكردن حیوانات در محل برای جلوگیری از ناراحتی آنها را تحسین كرد.یكی از راهها برای اندیشیدن دربارهی استدلالات لبلاند، بررسی موضوع از دریچهی «پنج قانون آزادی» است .
پنج آزادی عنوانی است كه متفكران رفاه حیوانات از مدتها پیش برای درنظرگرفتن تمامی تعهدات متفاوتی كه انسانها در قبال حیوانات تحتمراقبت خود دارند، وضع كرده بودند. این پنج قانون عبارتند از:آزادی از گرسنگی و تشنگیآزادی از رنجآزادی از درد، آسیب یا بیماریآزادی برای بیان رفتارهای عادیآزادی از ترس و پریشانیدر واقع، تعیین این پنج قانون آزادی، دلیل آغاز به كار رسمی تمامی رشتههای حوزهی علوم رفاه حیوانات بود .
آنچه فهرست «آزادیها» را بسیار تأثیرگذار كرد، این بود كه زمینهای را برای تفكر هدفمندتر در مورد چگونگی تجربهی گونهای از آزادی یا نقض آن ایجاد میكرد. چه نوع محیطی از یك سو «آزادی از رنج» را و از سوی دیگر، «آزادی برای بیان رفتار عادی» را برای گوسالهها فراهم میكند؟ تلاش برای پاسخگویی دقیق به چنین سؤالاتی، ملاحظات دامپزشكی، تاریخچه تكاملی، مشاهدهی رفتاری، فیزیولوژی، علوم اعصاب و غیره را شامل میشود .
برای مثال، در سناریوی لاكپشتها آزادیهای چهار و پنج با هم در تضاد بودند. لبلاند در ارائهاش امتیاز را به باغوحش داد. او برای بازدیدكنندگان از باغوحش، روش جدیدی را برای برقراری ارتباط با لاكپشتها پیشنهاد داد: كاركنان جعبهای را برای انتقال نزدیك لاكپشتها ببرند و در طول ۲۰ دقیقه، لاكپشتها میتوانند تصمیم بگیرند كه به داخل جعبه و نزد مهمانان بروند یا خیر .
بعد از بازدید مهمانان، لاكپشتها بیسكویت مخصوصی برای تشویق دریافت كنند.آمار نشان میدهد كه لاكپشتهای باغوحش بسیار بیشتر به تعامل با مردم علاقه دارند. آنها ترس كمتری از انسانها دارند، میتواند به این دلیل باشد كه به آنها حق انتخاب داده میشود .
همچنین، لاكپشتها در صورت انتخاب تعامل با مردم، پاداش دریافت میكنند.آسایش تمامی حیوانات، در نهایت به رفتار انسانی محدود نیستبیشتر دانشجویان با پیروی از منطق مشابه، باغوحش را انتخاب كردند. با این حال، داوران مخالفت كردند .
لبلاند مقام دوم را در بین دانشجویان دامپزشكی كسب كرد؛ اما یكی از داوران توضیح داد كه انتخاب رضایتبخش لاكپشتها را باید به عنوان شرطیسازی، عملی سنگین تلقی كنیم. لاكپشتها در تماس انسانی با وعدهی بیسكویت فریب میخوردند .
در سناریوهایی كه شامل حیوانات اهلی میشود، آسایش مستند در اطراف انسان نشانهی رفتاری مثبت است. اما وقتی صحبت از حیوانات وحشی میشود، هدف برعكس است: آنها نباید با تعامل انسانی سازگار شوند. بیسكویت ممكن است لاكپشت صحرایی را «خوشحال» كند، تا جایی كه ما حتی میتوانیم خوشحالی را ببینیم، اما خوشبختی در نهایت به دریافت تشویقی از انسان محدود نمیشود .
موش آزمایشگاهی هم مثل ما شاد میشود و میخندد.عكاس: زاخاری اسكات / نیویوركتایمزكپی لینكموشهای آزمایشگاهیهر سال در مسابقه، از شركتكنندگان درخواست میشود تا «ارزیابی زنده» انجام دهند؛ یعنی حیوانات واقعی را از نزدیك بررسی كنند .
این بار، گونهی منتخب موش آزمایشگاهی بود. دانشجویان در گردشی به بازدید از سناریوی مسابقه پرداختند. در اتاق اول، چندین موش در محفظهها چرت میزدند و انبوهی از تخلفات رفاهی برای دانشجویان فراهم بود. یكی از قفسها بطری آب نداشت، در حالی كه بقیهی قفسها فقط یك موش را در خود جای میدادند (موشها ترجیح میدهند گروهی زندگی كنند) .
كیسههای خوراكی روی زمین قرار داشتند و یادداشتی نشان میداد كه جوندگان آفت در حال خوردن آنها مشاهده شدهاند.در اتاقهای بعدی، وحشت شدت گرفت. محفظهی اتانازی دارای دری با اندازهی اشتباه بود و مجلهای در نزدیكی، موشی را نشان میداد كه در میانهی نابودی، در حال فرار بود .
كاغذهای دفتری، ماهیت مطالعهی انجامشده را نشان میداد كه شامل محرومیت طولانی از غذا و آب، شنای اجباری و قرارگیری در معرض رختخواب مرطوب بود. نمودارها نشان میداد كه مغز موشها از طریق ایمپلنتهای فیزیكی مورد مطالعه قرار میگیرد و دانشجویان میتوانستند ببینند كه اتاق عمل شبیه كابوس است، پر از وسایل استریلنشده و زبالههای غذایی محققان .
البته هیچكدام از صحنههای این سناریو واقعی نبود؛ برگذاركنندگان حتی مراقب بودند كه موشها را درون و بیرون از محیط سناریوی جعلی بچرخانند تا از استرس بیرویهای كه به دلیل رفتوآمد دانشجویان درحال یادداشتبرداری به وجود میآمد، جلوگیری كنند .
امروزه ۹۵ درصد از تمام پستانداران آزمایشگاهی، موش یا خرموش هستندجوندگان همیشه نقش امروزیشان را در آزمایشگاهها بازی نمیكردند. در اواخر قرن نوزدهم، آزمایشها بر روی گونههایی از جمله سگها انجام میشد .
فعالان حمایت از حیوانات برای تبدیل بحث «كالبدشكافی موجودات زنده» به یك موضوع سیاسی، از این موضوع بهره بردند. حتی برخی پزشكان نیز برای محدودسازی یا ممنوعیت این امر، وارد عمل شدند. در قرن بیستم، موشها پرورش یافتند و بهینهسازی شدند تا قابلیت پیشبینی داشته باشند .
سپس، بحث آزمایشهای حیوانی به عنوان موضوعی در گفتمانهای عمومی، كمرنگ شد.امروزه، حامیان رفاه حیوانات برای بهبود شرایط جوندگان تلاش میكنند: وبسایت جامعه بشری بخشی را به «حذف رنج از علم» اختصاص داده است .
تصویر وبسایت سگ بیگلی را نشان میدهد كه در قفس است. البته، در حقیقت امروزه تقریباً ۹۵ درصد از تمام پستانداران آزمایشگاهی موش یا خرموش هستند.جوندگان آزمایشگاهی شاید واضحترین نمونه از گونههایی باشند كه میدانیم رنج آنها به دنبال مزایایی كه برای ما فراهم میكنند، به وجود میآید .
مطالعات با استفاده از مدلهای موش و خرموش، به سؤالات علمی اساسی در زمینههای مختلف پاسخ میدهند. اگر به پیشرفت در حوزههای مختلف علم بنگرید، احتمالاً متوجه میشوید كه پیشرفتها بر اساس سالها آزمایش به وجود آمده و زندگی هزاران جونده را به خطر انداخته است .
اكنون، ممكن است در آستانهی خلق نوآوریهایی باشیم كه میزان تلفات را كاهش میدهد: جایگزینی مدلهای حیوانی با تركیبی از شبیهسازی مجازی بافتها و اندامهای رشدیافته در آزمایشگاه. اما تصورش سخت است، بیشمار انسان بیمار تحت روشهای درمانی قرار بگیرند كه هرگز روی حیوانات آزمایش نشدهاند .
كپی لینكمسئله دامهااما مسئلهی بعدی، مشكلات دامهاست: جمعیت دامها از جمعیت سگها و گربههای خانگی خیلی بیشتر است، اما رفاه آنها توجه اخلاقی ما را برنمیانگیزد. رفتار با دامها، به ویژه در هنگام ذبح، میتواند بسیار وحشیانه باشد .
مدیریت صنعتی دامها در آمریكا، پس از جنگ داخلی آغاز شد. سپس، پس از سال ۱۹۰۶، رمان «جنگل» به قلم آپتن سینكلر، با هدف روشنكردن وضعیت ناگوار قشر كارگر و فساد در صنایع منتشر شد. این اثر مشهور اقدامات غیربهداشتی صنعت دام آمریكا را افشا كرد و در نتیجه، به اصلاحات منجر شد .
با وضع قوانین اصلاحاتی در آمریكا، بهبود چشمگیری در زندگی و مرگ دامها به وجود آمد.به لطف قانون كشتار انسانی كه در سال ۱۹۵۸ وضع شد، اكنون قوانین فدرال در آمریكا ایجاب میكند كه حیوانات كاملاً بدون درد كشته شوند .
از دهه ۱۹۷۰، علم رفاه حیوانات منجر به اصلاحات قابلتوجهی شده است. شاید متحولكنندهترین عمل توسط تمپل گرندین، رفتارشناس حیوانات انجام شده باشد كه تحقیقاتش در مورد چگونگی تجربه و واكنش حیوانات به محیطزیست (بهویژه در زمان حملونقل و كشتار)، شیوهی عملكرد تولیدكنندگان گوشت و لبنیات را تغییر داد .
بیشتر بخوانیدتكاپو برای ساخت گوشت هیبریدی؛ آیا سرانجام خوردن گوشت بدون كشتن حیوانات امكانپذیر میشود؟12 آبان 01مطالعه '14ویرایش ژن میتواند آینده دامداری صنعتی را متحول كند10 فروردین 01مطالعه '14با وجود سالها وعده، همچنان بسیاری از مرغ و خروسها هنوز هم در جعبههای بسیار كوچكی نگهداری میشوند و میلیونها خوك، گاو و مرغ همچنان در زبالهها زندگی میكنند، زبالههایی كه سلامت جوامع و اكوسیستمهای اطراف را نیز تهدید میكند .
هوش مصنوعی نویدبخش رفاه برای دامها استبه مسابقه بازگردیم: بسیاری از شركتكنندگان در مورد دستاوردهایی كه هوش مصنوعی میتواند در زمینهی رفاه حیوانات به ارمغان بیاورد، هیجانزده بودند. مطالعات آزمایشی در این زمینه نویدبخش اتفاقات خوبی بوده است .
به عنوان مثال، با كمك هوش مصنوعی و از طریق نظارت تصویری ۲۴ ساعته، میتوان حیوانات بیمار یا زخمی را سریعتر شناسایی كرده و به مراقبتهای دامپزشكی رساند.سال گذشته، گروهی از محققان اروپایی اعلام كردند كه با استفاده از ضبط صدای خوكها، پیشرفت قابلتوجهی در درك معنای غرغر آنها داشتهاند .
یكی از دانشمندان خاطرنشان كرد كه با آموزش الگوریتمی برای تشخیص این صداها، میتوان ۹۲ درصد از تماسها را به احساسات صحیح طبقهبندی كرد. شاید هوش مصنوعی در آینده بتواند اندكی آرامش را به زندگی شلوغ دامهایی كه غذای انسان هستند، هدیه بدهد .
مرغهای تخمگذار نیز در نهایت ذبح میشوند.عكاس: زاخاری اسكات / نیویوركتایمزكپی لینكشرایط مرغهای تخمگذارمرغ تخمگذار در یك حیاط خلوت، میتواند حدود شش تا هشت سال عمر كند، اما بیشتر مرغهایی كه در مرغدانیهای صنعتی زحمت میكشند، پس از دو تا سه سال، زمانی كه بهرهوری آنها كاهش یابد، ذبح میشوند .
كیفیت پایین هوا، بستر آلوده، استرس تغذیه و درگیری با سایر مرغها میتواند منجر به كمبود غذا، بیماریهای عفونی، عوارض تخمگذاری، خودزنی و حتی همنوعخواری شود. مرغها حتی در بهترین شرایط، عمر كوتاهی دارند و تقریباً ۱۶ ساعت از روز را با نور مصنوعی در محفظههایی بسیار نزدیك به یكدیگر سپری میكنند .
برگذاركنندگان مسابقه، انتخاب مرغ تخمگذار را بیشتر از سایر سناریوها سادهسازی كرده بودند. مزرعهی شركتی امكانات كمتری را برای پرندگان ارائه میكرد و ایوانهای راحتتر مزرعهی خانوادگی كه از چمن مصنوعی پوشیده شده بود، در بین مرغها محبوبیت بیشتری داشت .
در هوای گرم، پرندگان از یك «باغ» محافظتشده نیز استفاده میكردند.كاترین لبلاند در ارائهاش مزرعهی خانوادگی را به درستی انتخاب كرد و دلایل او توسط داوران پذیرفته شد. همچنین، برخی ویژگیهای مثبت مزرعه شركتی را بیان كرد و توصیههایی نیز ارائه داد .
به هر حال، او منعكسكنندهی ارزشهای حرفهی دامپزشكی بود كه برای ورود به آن آموزش میبیند، حوزهای كه توصیههای تمام افرادی را كه از حیوانات مراقبت میكنند، به خود اختصاص میدهد.همهی مرغها در نهایت كشته میشوند، آیا نگهداری از آنها به صرف تخمگذاری اخلاقی است؟در پایان، لبلاند سؤالی از اخلاقیات پرسید: «وقتی كه همهی این مرغها در نهایت كشته میشوند، آیا نگهداری از آنها به صرف تخمگذاری اخلاقی است؟» در میان تمام شركتكنندگان، لبلاند و همتیمیهایش تنها افرادی بودند كه سؤالات عمیقی در مورد كل فرضیه سناریو مطرح كردند؛ اینكه حیوانات خیالی باید در وهلهی اول در موقعیتهای داستانی قرار میگرفتند .
داوران مسابقه ارزیابی رفاه حیوانات بدون شك به این سؤال توجه كرده بودند، اما به نظر میرسید كه این قبیل سؤالات در محدودهی مسابقه نباشد. ساختار مسابقه به آموزش حرفهای كمك میكند تا پیوند جوامع انسانی را با حیوانات بهبود ببخشد، نه اینكه چیزی را حذف كند .
روزی فرا میرسد كه دیگر به موشهای آزمایشگاهی، مرغداریها، یا امكاناتی برای نگهداری از لاكپشتهای صحرایی و دیگر گونههای حیاتوحش در اسارت، نیازی نباشد. تا آن روز، حیوانات در دستان دامپزشكان و دانشمندانی مانند لبلاند و همكلاسیهایش خواهند بود تا به بهترین شكل ممكن، به پیشرفت علم كمك كنند .
منبع : https://www.zoomit.ir/fundamental-science/420303-animals-feeling-welfare-science/