تئوری اینترنت مرده: چند درصد از معاشرتهای آنلاین ما واقعی است؟
تا چند سال پیش الگوریتمها مردم را وادار میكردند مثل رباتها رفتار كنند، اما حالا رباتها مثل انسانها پست میگذارند.
تئوری اینترنت مرده: چند درصد از معاشرتهای آنلاین ما واقعی است؟مقالات بلند و اختصاصیفناوریهوش مصنوعیچهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۰مطالعه 15 دقیقهپویش پورمحمدتبلیغاتمشاهده همه ویدئوهاتبلیغاتتبلیغاتتا چند سال پیش الگوریتمها مردم را وادار میكردند مثل رباتها رفتار كنند، اما حالا رباتها مثل انسانها پست میگذارند .
آیا اینترنت مرده است؟تبلیغاتتصور كنید شبی پس از كارهای روزمره، پیاده به خانه بر میگردید: شما در طول خیابانی قدم میزنید، اما همهی ویترینهای اطرافتان مصنوعی هستند. مردمی كه از كنارتان رد میشوند، مانكنهایی متحركاند و صداهایی را میشنوید كه همه از پیش ضبط شدهاند .
نه، این یك فیلم نازل علمیتخیلی نیست! درواقع تئوری اینترنت مرده (Dead Internet Theory) همین حالوهوا را درمورد فضای مجازی امروزی متصور میشود؛ دنیایی كه در آن بخش اعظم تولید محتوا و تعاملات متقابل توسط هوش مصنوعی و باتها پیش میرود و كنترل اینترنت دیگر دست مردم نیست .
ولی شاید واقعیت از این هم نگرانكنندهتر باشد.Michigan Dailyكپی لینكنظریه اینترنت مرده چیست؟نظریه اینترنت مرده در سادهترین حالت میگوید كه اكثریت قریببهاتفاق ترافیك اینترنت، پستها و كاربران واقعی با رباتها و محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی جایگزین شدهاند و دیگر انسانها مسیر اینترنت را شكل نمیدهند .
این نظریه اواخر دههی ۲۰۱۰ در وبسایت 4chan كه به كاربران اجازه میداد بهصورت ناشناس پست بگذارند و دربارهی موضوعات مختلف بحث كنند، مطرح شد؛ اما سال ۲۰۲۱ پس از انتشار یك پست طولانی در فروم كافه مكینتاش آگورا رود با عنوان «تئوری اینترنت مرده: بیشتر اینترنت فیك است» نظر مردم، رسانهها و كارشناسان بیشتری را به خود جلب كرد .
آگوست ۲۰۲۱ كیتلین تیفانی در وبسایت آتلانتیك این پست را نوعی «مرجع اصلی» توصیف كرد كه پایهواساس و ساختار نظریه را برای آیندگان بنا مینهاد. تیفانی حتی موفق شد با نویسندهی اصلی، مردی كالیفرنیایی كه ادعا میكرد صادقانه به نوشتههای خود باور دارد، ارتباط برقرار كند .
تئوری اینترنت مرده قبل از انتشار تجاری چتباتهای هوشمصنوعی مطرح شدپست او حاوی احساس ناراحتی، پارانویا و تنهایی بود و ناامیدی عمیقی را از وضعیت اینترنت مدرن بیان میكرد. او میگفت كه هوش مصنوعی با موفقیت اكثر فعالیتهای انسانی آنلاین را از بین برده و اینترنت را به مدلی كنترلشده و الگوریتمی تبدیل كرده كه صرفاً اهدافی نظیر «فروش محصولات و ایدهها» را دنبال میكند .
اما نظریه فراتر از محكومكردن اینترنت امروز بهعنوان محتوای كسلكنندهی شركتی بسط مییابد:این پست پیشنهاد میكند كه ما بهندرت در اینترنت با انسانهای واقعی تعامل داریم یا حتی پستهای خلق شده توسط آدمها را میبینیم .
او همچنین از ایدههای عجیبی حرف میزند، از جمله اینكه محبوبیت میمهایی مانند Raptor Jesus ،Foul Bachelor Frog و Pepe the Frog شواهدی از یك حیات هوش مصنوعی در حال تكامل است كه شكل خود را تغییر میدهد. در بخشهایی از این پست میخوانیم:اینترنت خالی و عاری از مردم به نظر میرسد .
همچنین عاری از محتواست. در مقایسه با اینترنت مثلاً سال ۲۰۰۷ (و بعد از آن)، اینترنت امروز كاملاً استریل و بیروح شده و دیگر جایی برای رفتن و چیزی برای دیدن، خواندن یا تجربه كردن وجود ندارد. تمام اینترنت محدود شده به چند سایت معمولی و پیشپاافتاده و این فضاهای خالی كه ما در آنها پرسه میزنیم .
بله، شاید اینترنت عظیم و غولآسا به نظر برسد، اما مثل یك بالن هوای داغ است كه هیچ چیز داخلش نیست. بخشی از این مطمئناً تقصیر شركتها و نهادهای دولتی است. با این حال این موضوع موارد زیر را توضیح نمیدهد:اینترنت روی گوشی هوشمند شما همان اینترنت روی كامپیوتر شما نیست .
خودتان امتحان كنید. به یك وبسایت «محبوب» با ترافیك زیاد بروید. فرقی ندارد، به فورچن، فیسبوك، ردیت یا هر سایت دیگری بروید كه كاربران زیاد و محتوای سریعی دارد. برای چند روز این وبسایت را به طور تصادفی هم روی كامپیوتر و هم روی گوشی خود چك كنید .
به زودی متوجه خواهید شد كه گاه به گاه، در فواصل نامنظم (تا جایی كه من شاهد بودهام) سایتی كه روی گوشی مشاهده میكنید با نسخهای كه در كامپیوترتان میبینید، متفاوت است. برای مثال شاید پستهایی كامل را ببینید كه واكنشها و پاسخهای زیاد و خوبی دریافت كردهاند، ولی همان پستها در دستگاه دیگر اصلا وجود ندارند .
گاهی كل صفحه و محتوای آن در دو دستگاه كاملا متفاوت است و این تفاوتها تصادفی نیستند.افراد جعلی. منظورم NPCها نیست. یوتیوبرهایی كه درمورد همهچیز صحبت میكنند و احتمالاً بسیاری از سیاستمداران، بازیگران و نظیر آن ممكن است واقعاً وجود نداشته باشند .
در واقع من از این موضوع مطمئنم. تصاویر تولیدشده با كامپیوتر (CGIها) و دیپ فیكها بسیار پیشرفتهتر از آن چیزی هستند كه به ما میگویند. دیگر نمیتوانیم به چشمهایمان اعتماد كنیم. احتمال دارد بسیاری از افراد، رویدادها، اخبار و غیره كاملاً ساختگی باشند .
داستانهای الگوریتمی. از فیلمهای ابرقهرمانی خوشتان میآید؟ نظرتان درمورد بقیهی تولیدات هالیوودی چیست؟ در مورد موسیقی چطور؟ متوجه شدهاید داستانها چقدر بیروح و خالی شدهاند؟ چطور همهچیز برای رضایت سادهترین و سطحیترین مخاطبها ساخته میشود و مدام یك الگوی تكراری را دنبال میكند؟ چطور موسیقی فقط به اتوتیون و آهنگهای عامهپسند و عادی محدود شده؟ الگوریتمها و برنامههای كامپیوتری داستانهای مدرن را تولید میكنند .
هیچ انسانی پشت این چیزها نیست. به همین دلیل است كه انیمهها این قدر برجسته و تأثیرگذار به نظر میرسند: حتی یك انیمهی ساده نیز روح دارد، چون افراد واقعی پشت آن هستند و ما همه به طور غریزی این را حس میكنیم .
شاید پذیرفتن آخرین شك و گمان من برایتان سادهتر باشد. حس میكنم ما در میانهی نوعی جنگ داخلی عجیب قرار داریم. یك جنگ درونی در دنیای اینترنت. فكر میكنم زاكربرگ و سایر اشخاص مشهور تكنولوژی، همی زمانی كاربران ناشناس فورچون بودهاند و شاید هنوز هم باشند .
آنها از همان منبعی آب خوردند كه ما خوردیم (در همان فضاهای آنلاین ما وقت میگذراندند و از همان فرهنگ اینترنتی تغذیه میكردند)، ولی راه متفاوتی را رفتند (تا كنترل فضا را دردست بگیرند و آن را به نفع خودشان تغییر دهند) .
تئوری اینترنت مرده میگوید انسانها دیگر مسیر اینترنت را شكل نمیدهندالبته تاریخ این پست به قبل از انتشار تجاری ChatGPT و قبل از اینكه هوش مصنوعی به موضوع داغ گفتگو تبدیل شود، برمیگردد، گرچه مباحث پیرامون باتها همیشه با گمانهزنیهای زیادی همراه بود .
بااینحال اغلب ما زمان وبگردی و چككردن شبكههای اجتماعی، با اتفاقات مشابه و الگوهای عجیبی برخورد كردهایم و حتی تجربیات دیگران را هم در این زمینه خواندهایم: پستهایی كه به طرز مشكوكی در چند دقیقه هزاران لایك میگیرند، كامنتهایی كه انگار از یك دستورالعمل پیروی میكردند، و محتوایی كه به نظر میرسد برای هیچ مخاطب واقعیای تولید نشده است .
منبع : https://www.zoomit.ir/featured-articles/433438-dead-internet-theory-explained/