چرا برخی افراد همیشه گم میشوند؟
پژوهشها نشان میدهد توانایی بهتر در مسیریابی بیشتر حاصل تجربه و عوامل فرهنگی است، نه اینكه به طور كامل توسط عوامل ژنتیكی تعیین شود.
چرا برخی افراد همیشه گم میشوند؟پزشكی و سلامتعلمیدوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۰مطالعه 8 دقیقهمریم صفدریتبلیغاتتبلیغاتتبلیغاتپژوهشها نشان میدهد توانایی بهتر در مسیریابی بیشتر حاصل تجربه و عوامل فرهنگی است، نه اینكه به طور كامل توسط عوامل ژنتیكی تعیین شود .
تبلیغاتدیوید اوتال مانند بسیاری از پژوهشگرانی كه چگونگی مسیریابی توسط مردم را مطالعه میكنند، توانایی ضعیفی در پیدا كردن راه خود دارد. او كه دانشمند علوم شناختی دانشگاه نورث وسترن است، به یاد میآورد كه در ۱۳ سالگی در پیادهروی پیشاهنگی به مدت دو روز و نیم گم شد .
او همچنان در مسیریابی ضعیف است.دنیا مملو از افرادی مانند اوتال و همچنین كسانی است كه برخلاف او همیشه میدانند دقیقا كجا هستند و چگونه به مقصد برسند.دانشمندان گاهی اوقات توانایی مسیریابی را به این صورت میسنجند كه از فرد میخواهند به مكانی خارج از میدان دید اشاره كند یا اینكه تصور كند در محل دیگری است و به جهت مكان سوم اشاره كند .
نورا نیوكمب، روانشناس شناختی در دانشگاه تمپل از نویسندگان مقالهای است كه سال ۲۰۲۲ در مجله بررسی سالانه روانشناسی رشد منتشر شد و به بررسی نحوهی پرورش توانایی مسیریابی افراد میپردازد. او میگوید: «مردم هرگز كامل نیستند، اما در مواردی میتوانند دقت بسیار بالایی داشته باشند .
برخی نیز وجود دارند كه وقتی از آنها خواسته میشود جهت مكان خاصی را نشان دهند، عملكرد بسیار ضعیفی دارند و مثل این است كه اصلا نمیدانند كجا هستند.»دانشمندان با استفاده از فناوریهایی مانند واقعیت مجازی و ردیابی GPS، توانستهاند عملكرد مسیریابی صدها و گاهی میلیونها نفر را تحتنظر قرار دهند .
گرچه هنوز نادانستههای زیادی وجود دارد، پژوهشها نشان میدهند مهارتهای جهتیابی تا حدودی تحتتاثیر تربیت و پرورش قرار میگیرد.كپی لینكپرورش مهارتهای مسیریابیاهمیت محیط فرد با نگاهی اخیر به نقش ژنتیك در مسیریابی مشخص میشود .
گروهی از پژوهشگران دانشگاه كوئین مری لندن عملكرد بیش از ۲۶۰۰ دوقلوی همسان و غیرهمسان را هنگام مسیریابی در محیطی مجازی مقایسه كردند تا ببینند كه آیا توانایی پیدا كردن راه، دارای مولفه ژنتیكی است یا خیر .
آنها متوجه شدند توانایی مسیریابی در حد كمی تحتتاثیر ژنتیك است. درعوض، بزرگترین عامل موثر در عملكرد فرد «محیط غیرمشترك»، یعنی تجربیات منحصربهفردی بود كه هر فرد در طول زندگیاش به دست میآورد.افراد توانا در زمینه راهیابی بیشتر ساخته میشوند، نه اینكه زاده شوندآزمایشی دیگری از پژوهشگران كالج دانشگاهی لندن بینشهای جدیدی دراینباره ارائه كرد كه تجربه و عوامل فرهنگی چگونه ممكن است روی مهارتهای راهیابی تاثیر داشته باشند .
پژوهشگران با همكاری اپراتور تیموبایل، یك بازی را برای تلفنهای همراه و تبلتها طراحی كردند كه در آن، بازیكنان با قایق در محیط مجازی مسیریابی میكنند تا یك سری از پستهای بازرسی را پیدا كنند. در ابتدا، برنامه از شركتكنندگان میخواهد اطلاعات جمعیتی اولیه را ارائه دهند و حدود چهار میلیون نفر در سراسر جهان این كار را انجام دادند .
پژوهشگران ازطریق این اپلیكیشن، توانستند توانایی راهیابی را با كل مسافتی كه هر بازیكن طی كرده بود تا به تمام نقاط بازرسی برسد، اندازهگیری كنند.پس از تكمیل برخی از سطوح بازی، بازیكنان باید شعلهای را به سمت نقطه مبدا خود شلیك میكردند .
سپس پژوهشگران توانستند عملكرد بازیكنان را با دادههای جمعیتی ارتباط دهند. آنها دریافتند كه چندین عامل فرهنگی با مهارتهای راهیابی ارتباط دارند.بهطور متوسط، عملكرد افراد روستایی بهتر از عملكرد افراد شهری بود .
در میان شهرنشینان، كسانی كه با خیابانهای نامنظمتر مواجه هستند، بهتر از ساكنان شهرهایی عمل میكنند كه در آنها خیابانها شبكهای منظم را تشكیل میدهند. شاید علت این باشد كه ساكنان شهرهای شبكهای نیازی به ایجاد نقشههای ذهنی پیچیدهای در ذهن خود ندارند .
چنین نتایجی نشان میدهد تجربههای زندگی فرد ممكن است از بزرگترین عوامل تعیینكننده عملكرد آنها در مسیریابی باشد.مردم كشورهای نوردیك معمولا مسیریابهای بهتری هستند. شاید علت این موضوع آن باشد كه در این كشورها ورزش جهتیابی رایج است .
تجربه حتی ممكن است زیربنای یكی از یافتههای ثابت و كلیشهای در جهتیابی باشد: اینكه عملكرد مردان معمولا بهتر از زنان است. بهنظر میرسد این شكاف جمعیتی بیشتر به فرهنگ و تجربه بستگی داشته باشد تا توانایی ذاتی .
برای مثال، در كشورهای نوردیك كه در آنها برابری جنسیتی بیشتر است، تقریبا هیچ تفاوت جنسیتی در مسیریابی نشان دیده نمیشود. درمقابل، در مناطقی مانند كشورهای خاورمیانه كه زنان برای كاوش محیط اطراف خود با محدودیتهای فرهنگی مواجه هستند، مردان در زمینه مسیریابی بسیار بهتر از زنان عمل میكنند .
بیشتر بخوانیدآیا برخی از افراد حس جهتیابی بهتری دارند؟3 اسفند 02مطالعه '6آیا مردان به طور طبیعی در مسیریابی بهتر از زنان عمل میكنند؟7 بهمن 02مطالعه '2جنبه فرهنگی و اهمیت تجربه در توانایی راهیابی توسط مطالعات انجامشده روی جامعه سیمانه (Tsimane) در آمازون بولیوی پشتیبانی میشود .
هلن الیزابت دیویس، انسانشناس دانشگاه ایالتی آریزونا و همكارانش با استفاده از ردیابهای جیپیاس ۳۰۵ فرد بزرگسال سیمانه را در طول سه روز دنبال كردند. آنها تفاوتی در مسافت طیشده توسط مردان و زنان پیدا نكردند .
پژوهشگران در مقاله خود در مجلهی Topics in Cognitive Science گزارش كردند كه مردان و زنان به یك اندازه در اشاره به مكانهای خارج از میدان دید مهارت داشتند. حتی كودكان هم در مسیریابی عملكرد بسیار خوبی داشتند و به باور دیویس، علت این امر بزرگ شدن در جامعهای است كه كودكان را به كاوش در محیط تشویق میكند .
بیشتر فرهنگها همچون سیمانه نیستند و زنان و دختران به دلایل مرتبط با امنیت شخصی درمورد كاوش در محیط محتاطتر هستند. آنها نه تنها تجربه كمتری در مسیریابی دارند، بلكه نگرانی درمورد امنیت یا گمشدن تاثیر مستقیمی روی مسیریابی دارد .
اضطراب مانع مسیریابی خوب میشود، بنابراین اگر درمورد امنیت خود نگران باشید، ممكن است نتوانید به خوبی مسیرتان را پیدا كنید.حس جهتیابی شما چقدر خوب است؟مقیاس حس جهتیابی سانتا باربارا مقیاسی برای اندازه گیری تواناییهای مرتبط با مسیریابی است .
بهطوركلی، افرادی كه در این مقیاس نمره بالاتری میگیرند، توانایی مسیریابی بهتری دارند. سوالات این مقیاس به شكل زیر هستند كه هر فرد با شناختی كه از خود دارد، نمرهای از یك (به شدت موافق) تا هفت (به شدت مخالف) به آنها میدهد .
۱. در آدرس دادن خیلی خوب هستم.۲. خوب یادم نمیآید وسایلم را كجا گذاشتهام.۳. در تخمین فاصلهها خیلی خوب هستم.۴. حس جهتیابی من خیلی خوب است.۵. معمولا جهتهای جغرافیایی محیط را در نظر میگیرم.۶. در شهر جدید به سادگی گم میشوم .
۷. از خواندن نقشهها لذت میبرم.۸. در درك جهتها مشكل دارم. ۹. در خواندن نقشهها خیلی خوب هستم. ۱۰. وقتی در اتومبیل بهعنوان مسافر نشستهام، مسیرها را خوب به خاطر نمیآورم. ۱۱. از آدرس دادن به دیگران لذت نمیبرم .
۱۲. برایم مهم نیست كه بدانم كجا هستم. ۱۳. معمولا در سفرهای طولانی وظیفه مسیریابی را به افراد دیگر محول میكنم. ۱۴. وقتی از راه جدیدی میروم، غالبا آن را به خاطر میسپارم. ۱۵. نقشه ذهنی خوبی از محیط پیرامون خود ندارم .
شخصیت نیز در ایجاد توانایی مسیریابی نقش دارد. برای اینكه در مسیریابی خوب باشید، باید تمایل به كاوش محیط داشته باشید. برخی افراد از تجربه سرگردانی لذت نمیبرند و برای برخی افراد گشتوگذار در مكان ناشناخته لذتبخش است .
افرادی كه از فعالیتهای خارج از منزل مانند پیادهروی و دوچرخهسواری لذت میبرند، حس جهتیابی بهتری دارند. همچنین افرادی كه بازیهای ویدئویی زیادی انجام میدهند كه بسیاری از آنها شامل كاوش در فضاهای مجازی است، حس جهتیابی بهتری دارند .
تمایل و تجربه اولیه، برخی افراد را به سمت فعالیتهایی سوق میدهد كه شامل مسیریابی میشود؛ درحالیكه آنهایی كه تمایل كمتری به كاوش دارند، فرصت كمتری برای سرگردانی دارند یا افرادی كه تجربه اولیه بدی دارند، ممكن است كمتر دست به فعالیتهایی بزنند كه به كاوش نیاز دارد .
كپی لینكایجاد نقشههای ذهنیبهنظر میرسد تركیبی از شخصیت و توانایی فرد، بر كسب مهارتهای خاصی كه با مسیریابی ارتباط دارد، تاثیر میگذارد. این مهارتها شامل توانایی تخمین مسافتی كه سفر كردهاید، خواندن و به خاطر سپردن نقشهها (چه چاپی و چه ذهنی)، یادگیری مسیرها براساس نشانهها و درك موقعیت مكانها نسبت به یكدیگر است .
بااینحال، بیشتر پژوهشها روی دو مهارت فرعی تمركز دارند: دنبال كردن مسیرها با استفاده از نشانهها (برای مثال، در پمپ بنزین به سمت چپ بپیچید، سپس سه بلوك جلو بروید و از كنار ساختمان قرمزرنگ به سمت راست بپیچید) و «دانش پیمایشی»، یعنی توانایی ساخت و كنكاش نقشه ذهنی یك مكان .
از بین این دو، دنبال كردن مسیر بسیار آسانتر است و بیشتر افرادی كه مسیری را چند بار طی كردهاند، عملكرد خوبی در این زمینه دارند.در آزمایشی كلاسیك كه تقریباً دو دهه پیش انجام شد، پژوهشگران ۲۴ داوطلب را چند بار با اتومبیل به دو مسیر پر پیچوخم در منطقهای مسكونی ناآشنایی بردند .
پس از چند هفته، تقریبا همه شركتكنندگان میتوانستتند بهطور دقیق ترتیب نشانهها را در هر مسیر را بگویند و فاصله بین آنها را تخمین بزند. اما آنها در توانایی شناسایی میانبرهای بین دو مسیر، اشاره به نشانههایی كه از جایی كه ایستاده بودند، قابل مشاهده نبودند یا ترسیم نقشه مسیرها تفاوت زیادی داشتند .
بنا به باور پژوهشگران، كسانی كه نمیتوانند میانبرها را شناسایی كنند یا نشانهها را پیدا كنند، ممكن است دچار نوعی ناتوانی در ایجاد نقشههای ذهنی دقیق باشند.داوطلبان بارها به دو مسیر متصل در محلهای ناآشنا برده شدند و سپس از آنها خواسته شد نقشهای از مسیرها را به كمك حافظه خود ترسیم كنند .
نقشههای آنها ازنظر كیفیت بسیار متفاوت بود. نقشه یك (بالا سمت چپ) از مسیریابی عالی است كه تقریبا بهطور كامل با مسیرهای واقعی تطابق دارد. نقشه چهار (پایین سمت راست) از مسیریابی ضعیف است كه تقریبا مطابقتی با واقعیت ندارد .
تحقیقات نیوكمب و استیون وایزبرگ بر اهمیت چنین نقشههای ذهنی در ناوبری تاكید میكند. آنها از ۲۹۴ داوطلب خواستند از صفحه نمایش و مكاننما برای مسیریابی در دو مسیر در شهری مجازی استفاده كنند. وقتی داوطلبان مسیرها و نشانهها را یاد گرفتند، پژوهشگران از آنها خواستند در محل خاصی بایستند و به مكانهای موردنظر آنها اشاره كنند .
امكان بهبود توانایی مسیریابی به كمك آموزش و تمرین وجود داردپژوهشگران در سال ۲۰۱۸ در مجلهی Current Directions in Psychological Science گزارش كردند افراد به سه دسته تقسیم میشدند: برخی نقشه ذهنی خوبی تشكیل داده بودند .
آنها میتوانستند بهطور دقیق به نشانهها در مسیرهای یكسان و متفاوت اشاره كنند. برخی دیگر دانش مسیر خوبی داشتند، اما نمیتوانستند نقشه یكپارچهای در ذهن خود ایجاد كنند: آنها در مسیریابی در یك مسیر عملكرد خوبی داشتند، اما بین مسیرها عملكرد ضعیفی داشتند .
گروه سوم در كل وظایف پیدا كردن راه ضعیف بودند. توانایی ایجاد و ارجاع به نقشهای ذهنی به توضیح این امر كمك زیادی میكند كه چرا آنها مسیریابهای بهتری هستند. وقتی تنها مهارتی كه دارید، توانایی فكر كردن به مسیرها باشد، نمیتوانید برای عبور از موانع خلاق باشید .
مسیریابهای خوب ممكن است در انتخاب بهترین استراتژی مسیریابی برای موقعیتی كه در آن قرار دارند، بهتر عمل كنند. این امر میتواند بهمعنای استفاده از نشانهها در زمانی باشد كه آنها آشكار هستند و استفاده از نقشههای ذهنی در مواقعی باشد كه به محاسبات پیچیدهتری نیاز است .
وقتی وایزبرگ در اطراف گِینزویل، یعنی جایی كه اكنون زندگی میكند، حركت میكند، جهت شمال را دنبال میكند، زیرا این روش در شهری با شبكه خیابانهای منظم به خوبی كارآمد است، اما وقتی به خانهاش در فلوریدا میرود كه خیابانهای پرپیچوخمی دارد، بیشتر به نشانههای دیگر تكیه میكند .
كپی لینكبهبود توانایی مسیریابیبهنظر میرسد تمرین میتواند به بهبود تواناییهای مسیریابی كمك كند. آرن اكستروم، عصبشناس شناختی در دانشگاه آریزونا میگوید: «میتوانیم تواناییهای مسیریابی افراد را در محیط های مجازی بهبود دهیم .
»حدود دو هفته طول میكشد تا درنتیجه تمرین مسیریابی در محیط های مجازی، نتایج قابلتوجهی حاصل شود، اما هنوز مشخص نیست كه آیا افراد واقعا به مسیریابهای بهتری تبدیل میشود یا در پیدا كردن راه خود در محیط های مجازی خاص مورد استفاده در آزمایش بهتر میشوند .
در مطالعهای كه سال ۲۰۲۰ در مجلهی Scientific Reports منتشر شد، پژوهشگران از ۵۰ داوطلب بزرگسال سالم درباره تجربه رانندگی با جیپیاس سوال كردند. آنها سپس از داوطلبان خواستند در محیط مجازی بدون استفاده از جیپیاس مسیریابی كنند .
افرادی كه بیشتر از همه از جیپیاس استفاده میكردند، عملكرد بدتری داشتند. پیگیری ۱۳ داوطلب نشان داد افرادی كه بیشتر از جیپیاس استفاده میكردند، ضعف بیشتری را در توانایی ناوبری بدون جیپیاس نشان دادند كه نشان میدهد تكیه بر جیپیاس موجب كاهش مهارتها میشود، نه اینكه مهارتهای ضعیف موجب استفاده بیشتر از جیپیاس شود .
كارشناسان پیشنهاد میكنند افرادی كه در مسیریابی ضعیف هستند، میتوانند توجه دقیقتری به جهتهای قطبنما یا نشانههای برجسته داشته باشند. وایزبرگ برای اینكه فضاها را به صورت یكپارچه یاد بگیرد، به جهتهای اصلی یا نشانههای اصلی مانند اقیانوس توجه میكند .
منبع : https://www.zoomit.ir/health-medical/419476-why-some-people-always-get-lost/